هدف آمریکا از مذاکرات وین نسبت به اقتصاد ایران چیست؟ ، بازگشت به برجام؛ خوب، بد، زشت!
به گزارش پری بلاگ، سید حسین رضوی پور گفت: اگر امریکا به میز مذاکرات هسته ای بازگردد مدل پیشنهادی کاخ سفید طرحی گام به گام خواهد بود و این پیشنهاد هر چقدر برای دولت دوازدهم مطلوب است برای اقتصاد کشور مهلک و خسارت بار بوده و ضامن حفظ تحریم ها و شرطی سازی مجدد اقتصاد ایران به مذاکره است.
گروه مالی خبرنگاران، اقتصاد ایران چندین سال است بلاتکلیف موضوعی به نام برجام است، موضوعی که متاسفانه در دولت آقای روحانی بیش از استفاده و توجه به ظرفیت های مالی جدی گرفته شد، که نتیجه آن شرایط نابسامانی است که در بخش های مختلف اقتصاد کشور شاهد آن هستیم. نشست های برگزار شده و نشست هایی که قرار است در هفته های آینده بین طرفین برجامی انجام گردد گواه این موضوع است که دولت می خواهد از آب گل آلود برجام به نفع مسائل جناحی ماهی بگیرد، اما مساله مهم هدف آمریکا در جلو انداختن کشورهای اروپایی برای پیش کشیدن بحث دوباره بازگشت تعللی به برجام است؛ آیا آمریکا واقعا به دنبال لغو تحریم ها و فرصت دادن به اقتصاد ایران برای حضور در بازارهای بین المللی است یا اهداف دیگری را دنبال می نماید. سید حسین رضوی پور؛ اقتصاددان و تحلیلگر اقتصاد بین الملل پاسخ این موارد را به دانشجو در این تبادل نظر داده است.
نشست وین در هفته گذشته یکی از مهمترین خبرهای بین المللی بود، آیا براساس وعده های آقای بایدن مبتنی بر بازگشت به برجام می توان ادعا کرد که آمریکا به دنبال لغو تحریم ها و بازگشت به برجام است؟
اخبار ضد و نقیضی که از مذاکرات جاری در وین به گوش می رسد، اگرچه تاثیرات آنی و فوری بر بازارهای سکه و ارز و بورس دارد، اما هنوز به قدری شفاف و روشن نیست که افق مشخصی از آینده اقتصاد ایران را پیش روی مردم آشکار سازد. از چندی پیش، کارشناسان مالی، مستند به پیشنهادهای تحلیلی اتاق فکرهای حزب دموکرات امریکا پیش و پس از به قدرت رسیدن بایدن، پیش بینی نموده بودند که احتمالاً امریکا در دوران بایدن و قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، به نوعی به میز مذاکره بازگردد؛ اما این بازگشت، بر خلاف انتظار بعضی از حامیان پروپاقرص برجام، در راستای لغو تحریم ها و بازگشت یکجانبه امریکا به تعهدات برجامیش نخواهد بود. بلکه هدف امریکا، تنفسی موقت در شرایط مالی ایران به شرط باز شدن راه تسری مذاکره به تبادل نظرها حول برجام پلاس (بخوانید برجام دو و سه یا همان امتداد تجربه برجام در موضوع موشکی و فعالیت های منطقه ای ایران) است.
هدف دولت آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی علیه ایران چیست؟
برای این که بفهمیم چرا و چگونه چنین هدفی از سوی امریکا دنبال می گردد کافی است بدانیم طرفین اصلی مذاکرات وین از آن چه می خواهند. طیف سیاسی دولت مستقر در ایران که پیش تر هم در مذاکرات تهران در سال 82، طرف غربی و سران آژانس را از روی کار آمدن طیف مقابل خود در کشور انذار داده بود، بیشتر احتیاجمند دستاوردی در مذاکرات است تا با تمسک به آن حضور پیروز تری در انتخابات پیش رو داشته باشد. دولت امریکا اما، همان طور که ترامپ به صراحت و اوباما در خفا بیان می کردند، به دنبال حفظ ساختار تحریم، تداوم فشار بر اقتصاد ایران، و البته اثرگذاری بر انتخابات ایران به نفع جریان غرب گرا است. برای درک بهتر رویکرد دولت امریکا بد نیست تجربه نحوه خروج امریکا از برجام را مرور کنیم. پس از انعقاد برجام جان کری در سفر تور اروپایی خود با دولت های اروپایی مذاکره و آنها را از انعقاد قراردادهای بلندمدت با ایران بر حذر داشت، چرا؟ چون چنان که گفتند و اجرا هم کردند ساختار تحریم ها باید حتی در زمان اجرای برجام هم حفظ می شد. پس از روی کار آمدن ترامپ، تصمیم گیری پیرامون خروج امریکا از برجام، چند بار و هر بار به مدت سه ماه به تعویق افتاد؛ تا جایی که بعضی از قهرمانان دیپلماسی کشور مدعی شدند امریکا اگر بخواهد هم نمی تواند از برجام خارج گردد. اما درست پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و در سال 1396، ترامپ رسماً از برجام خارج شد و صراحتاً خواستار توافقی بهتر شد. توافقی که در بر دارنده موضوعاتی نظیر فعالیت های موشکی و منطقه ای ایران نیز باشد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که حفظ تحریم های اقتصاد ایران همچنان یکی از مهمترین راهبردهای آمریکا به شمار می رود؟
در آستانه تغییر دولت در امریکا، ترامپ تمام تلاشش را مصروف تشدید فشار بر ایران و کسب پیروزیتی در عرصه سیاست خارجی امریکا کرد. اما مقاومت جانانه مردم ایران و ایستادگی و پایمردی ایشان موجب شد توفیقی در نیل به این خواسته خود به دست نیاورد. با این وجود حزب دموکرات امریکا که از مقاومت ایران منتفع شده بود، با انتصاب ریچارد نفیو، طراح تحریم های هوشمند علیه ایران و نویسنده کتاب هنر تحریم به نمایندگی ویژه وزارت خارجه در موضوع ایران، نشان داد خواستار حفظ و تشدید ساختار تحریم ها و هوشمندتر و هدفمندتر کردن آن است. اصرار طرف غربی بر پذیرش CFT و پالرمو توسط ایران و مطرح کردن موضوعات فرابرجامی نظیر موضوع موشکی و دفاع راهبردی و برون مرزی ایران به عنوان بخشی از مذاکرات و حتی اعطای تضمین به عربستان سعودی و سایر شرکای منطقه ای خود مبنی بر رعایت شدن نظر ایشان در هر مذاکره آینده با ایران، همگی نشان از آن دارد که فرایند فعلی جاری در وین اقدامی موقت و گذراست و برنامه راهبردی امریکا، حول حفظ تحریم ها تا زمان پذیرش گام های بعدی مذاکره است.
تحلیل شما از شرایط آینده مذاکرات و بلاتکلیفی که ممکن است بر اثر این موضوع در اقتصاد ایران ایجاد گردد چیست؟
چند ماه پیش از این گفته بودم و توسط بعضی دیگر از تحلیلگران اقتصاد سیاسی نیز گفته شده بود که اگر امریکا به میز مذاکره بازگردد مدل پیشنهادی امریکا طرحی گام به گام خواهد بود و این پیشنهاد هر چقدر برای دولت دوازدهم مطلوب است برای اقتصاد کشور مهلک و خسارت بار بوده و ضامن حفظ تحریم ها و شرطی سازی مجدد اقتصاد ایران به مذاکرات است. اتاق فکرهای امریکایی گزینه هایی نظیر اعطای وام پنج میلیارد دلاری کرونا توسط صندوق بین المللی پول، و باز شدن راه بخشی از دارایی های بلوکه شده کشور در عراق و کره و نظائر آن را به عنوان گام های پیشنهادی به دولت جدید امریکا مطرح نموده بودند تا با استفاده از آن بتوانند حزب حاکم در قوه مجریه ایران را در قدرت نگاه داشته و راستا مذاکره درباره برجام پلاس را باز نگاه دارند. در چنین شرایطی احیای دوگانه سیاسی مذاکره-ضدمذاکره از اساس راهبردی اشتباه و خطایی شناختی و دقیقاً مطابق با خواست امریکا است. باید به صراحت بگوییم هیچ کس در ایران مخالف مذاکره و احیای برجام نیست. اما مذاکره زمانی معنا دارد که طرفین به توافقات خود پایبند باشد. بازگشت امریکا به تعهدات برجامی باید آنی، دفعی، ماندگار و اثربخش باشد. در غیر این صورت پذیرش هرگونه مذاکره مجدد از سوی ایران به معنای پذیرش تعهدات بیشتر در ازای توقعات کمتر خواهد بود. قطعاً هر فرد دلسوزی در داخل کشور به خوبی می داند که پذیرش چنین امری فروافتادن در سراشیبی از دست دادن همه چیز است که حد یقفی هم نخواهد داشت. یعنی اگر امریکا بتواند بدون پرداخت مابه ازای تعهدات برجامی خود، ایران را به مذاکره بر سر چیزی فراتر از تعهدات برجامی وادار کند، معنایش جز این نیست که در ازای اقدامات بعدی و تعهدات بعدی ایران نیز به تعهد و ما به ازایی پایبند نخواهد بود و راستا زیاده خواهی امریکا استمرار خواهد داشت.
دوگانه دیگری که می تواند جایگزین دوگانه مذاکره-ضدمذاکره در گفتمان سیاسی داخلی کشور باشد، دوگانه گره زدن همه چیز به تحریم- خنثی سازی تحریم است. به زبان ساده بگویم؛ اگر فروشنده ی یک ملک، احتیاج خود به فروش ملک را فریاد بزند، طبیعی است که از او ارزان بخرند. پس یک فروشنده پیروز فروشنده ای است که تظاهر کند عجله و الزامی به فروش دارایی خود ندارد. نتیجه اعلام این که آب خوردن ما هم با برجام قابل درست شدن است جز بسته شدن راه آب برای امتیازگیری بیشتر از این مردم نخواهد بود. هیچ کس منکر منفعت اقتصاد ایران از برداشته شدن تحریم ها نیست. برداشته شدن تحریم ها به هر حال خوب است. اما راه برداشته شدن تحریم ها از بی اثر کردن آنها می گذرد نه از عقب نشینی از خطوط مشخص شده در توافق قبلی برای رسیدن به توافق جدید. همان قدر که برداشته شدن تحریم ها خوب است، عدول از توافق قبلی با هدف شکل گیری توافق جدید با اعطای امتیازات بیشتر، بد است و اولویت دادن به منافع حزبی و انتخاباتی در مسائلی که جنبه ملی دارند زشت
منبع: خبرگزاری دانشجو