بهت خبر ملاقات در پانجونموم
به گزارش پری بلاگ، در ماه ژوئن ترامپ برای شرکت در اجلاس سران گروه 20 در اوزاکا دوباره به ژاپن بازگشت و ساعت هشت صبح روز 28 ژوئن در حاشیه این اجلاس با شینزو آبه نخست وزیر ژاپن ملاقات و گفت و گو کرد.
به نظر من ترامپ در میان رهبران جهان بهترین روابط فردی را با آبه داشت (آنها علاوه بر اینکه همکار بودند، رفقای نزدیکی در زمین گلف محسوب می شدند). البته بعد از اینکه بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا شد، او هم روابط فردی هم سطح با آبه با ترامپ برقرار کرد. ترامپ دوست داشت هر از گاهی به این نکته اشاره کند که پدر آبه از جمله خلبان های انتحاری جنگ جهانی دوم بوده است. ترامپ ظاهراً قصد داشت با اشاره به این واقعیت نشان دهد که ژاپنی ها عموماً آدم های سرسختی هستند و آبه هم بویژه آدم سرسختی است. ترامپ یک بار شرح داد که پدر آبه از اینکه نتوانست ماموریت محوله را برای ارتش امپراتوری ژاپن انجام دهد، ناراحت بوده است. البته ترامپ درک نمی کرد که اگر پدر آبه در انجام ماموریت انتحاری خود پیروز می شد (در همان زمان مرده بود) و دیگر پسری به نام شینزو آبه که در سال 1954 متولد شده است، نداشت. فقط محض روشن شدن جزییات تاریخی گفتم.
نخست وزیر ژاپن در اوزاکا نیز مجدداً به گرمی از ترامپ به خاطر دیدارش با خانواده های ربوده شدگان ژاپنی در جریان دیدار رسمی از توکیو، تقدیر کرد و گفت: کره شمالی خواهان یک توافق سریع است که این خواسته معنای متفاوتی برای رهبران دو کشور (ژاپن و امریکا) دارد. از نظر آبه به این معنا است که کره شمالی باید اقدامات قاطعی را در جهت خلع سلاح هسته ای انجام دهد و نیازی نیست که فعلاً تحریم های آن کشور برداشته گردد. اما ترامپ می گفت، کیم مستقیماً نامه های زیبا و حتی کارت تبریک تولد برای او می فرستد و کره شمالی به دنبال این است که کاری انجام دهد چون تحریم های مالی به شدت به آن کشور آسیب می زند. ترامپ پرسید آیا ژاپن هم مشابه آنچه امریکا انجام داده، تحریم هایی را علیه کره شمالی اعمال نموده است؟ ترامپ با این سوال می خواست دوباره چیزی را یادآوری کند که ظاهراً در دیدار های اولیه اش با نخست وزیر ژاپن و رئیس جمهوری کره جنوبی به آنها گفته بود. رئیس جمهوری می گفت وقتی از آنها پرسیده است که آیا تحریم هایی را به کره شمالی تحمیل می نمایند؟ آنها جواب داده اند، چنین کاری نمی نمایند چون اعمال تحریم بسیار پر هزینه و گران است (من بعداً با مقامات هر دو کشور ژاپن و کره جنوبی چک کردم که آیا آنها چنین حرف هایی را شنیده اند که هر دو کشور آن را تکذیب کردند. مقامات ژاپنی و کره ای می گفتند البته که آنها همه تحریم های سازمان ملل علیه کره شمالی را اعمال می نمایند. ترامپ قاطعانه به این داستان باور داشت به نحوی که دیگر لزومی ندیدم دوباره موضوع را با او مطرح کنم). در هر صورت ترامپ تاکید داشت که اعمال تحریم هزینه دارد و اگر کسی آن را پرداخت نمی کند، کس دیگری باید در آینده پرداخت کند. او تصور می کرد که کره شمالی علائمی فرستاده است که نشان می دهد آنها احتمالاً آمادگی دارند بیشتر از یک سایت هسته ای را که در اجلاس هانوی مطرح نموده بودند، تعطیل نمایند و برای بحث در این باره خواهان دیدار دیگری هستند. ترامپ با خنده گفت: آنها از بولتون، پنس و پمپئو متنفرند، اما مرا دوست دارند. آبه و اعضای هیات ژاپن هم حسب وظیفه خندیدند، شاید خنده بیشتر آنها از ناراحتی بود. ترامپ بیان کرد که اهمیتی به این حرف ها نمی دهد چون فعلاً خبری از آزمایش های موشکی و هسته ای توسط کره شمالی نیست.
ترامپ مطابق رسم این گونه اجلاس ها، دیدار های دوجانبه دیگری نیز در همان روز داشت و در گفت و گوی کوتاهی با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان درباره کره شمالی و همچنین سفر قریب الوقوعش به سئول گفتگو کرد. ترامپ گله کرد که امریکا در نقاط مختلف جهان سربازان زیادی مستقر نموده ولی چیز زیادی از این کار عایدش نمی گردد. رئیس جمهوری امریکا گفت احتمالاً باید با کیم جونگ اون که روابط بی بدیلی با او دارد، در منطقه مرزی غیرنظامی دو کره دیدار کند چرا که به اعتقاد او کیم می خواهد کاری انجام دهد اما نمی داند چگونه باید آن را آغاز کند. فکر می کنم برای اعضای هیات امریکا هم این نخستین بار بود که می شنیدند ترامپ میخواهد در منطقه مرزی غیرنظامی دو کره با رهبر کره شمالی دیدار کند.
خود ما هم صبح روز شنبه که منتظر برگزاری جلسه توجیهی با ترامپ بودیم، برای اولین بار این موضوع را شنیدیم. مولوینی متن توئیتی را از ترامپ در تلفن همراهش به من نشان داد و پرسید آیا اطلاعی از این قضیه دارم که جواب دادم نه، اولین بار است که می بینم. این متن توئیت ترامپ بود:
بعد از چند دیدار مهم از جمله با شی جین پینگ رئیس جمهوری چین، من به همراه رئیس جمهور مون ژاپن را به مقصد کره جنوبی ترک می کنم. وقتی که در آنجا هستم اگر کیم جونگ اون رهبر کره شمالی تمایل داشته باشد، من با او در منطقه مرزی غیرنظامی دو کره دیدار خواهم کرد فقط برای اینکه دست او را بفشرم و سلام و علیکی داشته باشیم!؟
مولوینی هم مثل من مات و مبهوت شده بود. من فکر کردم شاید این توئیت یک مطلب غیرجدی و دور انداختنی باشد. پیش از ظهر و در اوج شلوغی مذاکرات دوجانبه، مولوینی من و پمپئو را کنار کشید و گفت: مقامات کره شمالی گفته اند توئیتر برای دعوت از کیم رسمیت ندارد و آنها خواهان ارائه دعوتنامه رسمی برای دیدار با ترامپ هستند و من الان سرگرم آماده کردن این دعوتنامه هستم. مولوینی برای انجام کاری از ما جدا شد و وقتی تنها شدیم پمپئو گفت: من هیچ نفعی در این کار نمی بینم. این هرج و مرج کامل است. به نظر من پمپئو درست می گفت. بعداً آگاه شدم که ترامپ دعوتنامه رسمی را که کره شمالی خواسته بود، امضاء نموده و پمپئو باز هم تسلیم شده بود.
وزیر خارجه همچنین سرگرم مدیریت کوشش های مون رئیس جمهوری کره جنوبی بود که می خواست به هر قیمتی خود را وارد فرایندی بکند که به نظر می رسید فقط یک دیدار دو جانبه میان کیم و ترامپ بود. ترامپ دوست نداشت که مون در این دیدار دو نفره حضور داشته باشد ولی رئیس جمهوری کره جنوبی همه کوشش خود را به کار گرفته بود که در این دیدار حضور داشته باشد و به نوعی اگر بتواند این دیدار دوجانبه را به دیداری سه جانبه تبدیل کند. من امید اندکی داشتم که این اختلاف نظرها با مون ممکن است باعث لغو کل دیدار گردد، چرا که مطمئن بودم کیم هم دوست ندارد مون در دیدار او با ترامپ حتی حضور داشته باشد.
از آنجا که هیات امریکایی با چند هواپیما سفر می کرد، ما جداگانه از اوزاکا به سئول پرواز کردیم و من نتوانستم در ضیافت شامی که رئیس جمهوری کره جنوبی ترتیب داده بود، شرکت کنم. وقتی وارد هتل محل اقامت هیات امریکا در سئول شدم، دیدم که آماده سازی ها برای دیدار در منطقه مرزی غیرنظامی بشدت در جریان است به نحوی که گویی این دیدار صد در صد قطعی شده است. تا آنجا که به من مربوط می شد، معتقد بودم که هرگونه دیدار واقعی میان کیم و ترامپ باید فقط به دست دادن دو رهبر و دریافت عکس محدود گردد، هرچند که مطمئن بودم ترامپ پیشاپیش برای نتایجی که از این اجلاس انتظار دارد، هیجان زده و شاد است. هیچ راهی وجود نداشت که این موضوع به سرعت تمام گردد. من هنوز تا آن زمان تصمیم نگرفته بودم که آیا به همراه ترامپ برای بازدید از منطقه مرزی غیرنظامی دو کره به آنجا بروم و بعد از آن برای یک بازدید از قبل برنامه ریزی شده راهی مغولستان بشوم یا اینکه مستقیماً از سئول به اولان باتور بروم و حضور در منطقه مرزی را نادیده بگیرم. من ابتدا برنامه ای برای همراهی ترامپ در بازدید از منطقه مرزی دو کره نداشتم (برنامه ای که به خاطر بدی آب و هوا انجام آن در سفر اول ترامپ به کره جنوبی میسر نشده بود).
من از اینکه یک توئیت بیجا و غیرمنتظره توانسته بود منجر به یک دیدار واقعی گردد، احساس بدی داشتم، اما در عین حال خودم را با این فکر آرام می کردم که آنچه ترامپ را به انجام این کار تحریک نموده صرفاً پوشش رسانه ای گسترده و فرصت عکس دریافت با کیم در این دیدار غیرمعمول در منطقه مرزی غیرنظامی است و نه موضوعات مهم برای مذاکره. ترامپ حتی پیشتر هم به دنبال این بود که یکی از دیدار هایش با کیم جونگ اون در منطقه مرزی غیرنظامی دو کره برگزار گردد، اما این ایده در آن ایام خیلی زود ناکام شد چون در آن صورت رهبر کره شمالی به دلیل امتیاز میزبانی در موقعیت بهتری قرار می گرفت (و ما باید نصفِ دور جهان را پرواز می کردیم تا به آنجا برسیم) و همچنین در آن زمان هنوز نمی دانستیم که چگونه باید این دیدار را فقط به دیدار کیم - ترامپ محدود و رئیس جمهوری کره جنوبی را که بسیار هم علاقه مند بود، از ورود به آن منع کنیم. اما اکنون این اتفاق در حال روی دادن بود و ترامپ می خواست در منطقه مرزی دو کره با کیم دیدار کند. در واقع با این اقدام ترامپ، کره شمالی آنچه را که از امریکا می خواست، به دست آورده بود و ترامپ نیز به آنچه که شخصاً دوست داشت، می رسید. این اقدام، عدم تقارن و عدم تناسب دیدگاه های ترامپ را در خصوص مسائل خارجی نشان می داد. او نمی توانست بین منافع و علائق شخصی و منافع کشور تمیز قائل گردد.، ایران
منبع: ایران آنلاین