خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند

به گزارش پری بلاگ، ایسنا/ این خبر پیرامون خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند، برای شما نگارش شده است.

خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند

فرهاد نظری، عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو در گفت و گویی مجازی به آنالیز بازی چوگان که در لیست آثار جهانی به ثبت رسیده و چالش های آن در سالهای اخیر پرداخت.

حجت مرادخانی، پژوهشگر هنر و صنایع دستی در حالیکه مدیریت این گفت و گو را به عهده داشت، اعلام کرد: پرونده چوگان در سال 2017 میلادی به عنوان چوگان بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی از طرف ایران در یونسکو به عنوان میراث بشری و ناملموس مطرح و به ثبت جهانی رسید. نکته قابل تأمل، اهمیت این بازی در فرهنگ و ادبیات ایران است و جایگاه بسیار برجسته دارد که کمتر شاعر ایرانی است که در اشعارش از آوردن نام این بازی استفاده ننموده باشد. این در حالیست که این بازی فرهنگی در سالهای اخیر با چالش هایی روبرو بوده است.

جایگاه چوگان در فرهنگ و ادبیات ایران

مرداخانی گفت و گو را با طرح پرسشی درباره اهمیت چوگان در فرهنگ و ادبیات ایران ادامه داد که نظری در پاسخ به آن گفت: چوگان به تعبیری و بنا برآن چیزی که پژوهشگران می گویند، قدیمی ترین بازی گروهی جهان و به عبارتی منشأ و مادر بازی های با توپ است. از طرف دیگر، خوشبختانه خاستگاه و محل ابداع این بازی ایران است و این چیزی نیست که ما ایرانی ها بگوییم. متأسفانه تحقیقات ما ایرانی ها در خصوص چوگان بسیار بسیار اندک است. چوگان یکی از عناصر میراث فرهنگی ناملموس است که شاید بیشترین انعکاس را در سایر هنرها، ادبیات و عرفان، امثال و حکم دارد. حتی نوروز هم که یکی از بزرگترین جلوه های میراث فرهنگی ماست، انعکاسش در هنرها و ادبیات به اندازه چوگان نیست.

این کارشناس میراث فرهنگی با بیان اینکه چوگان بازی برای اعیان بوده و امروز هم ضرب المثلی درباره چوگان بین چوگان بازان جهان مبنی بر اینکه شاه بازی ها و بازی شاهان مطرح است، ادامه داد: قدیمی ترین خبری که درباره بازی چوگان داریم به پیشنهاد داریوش سوم (واپسین پادشاه هخامنشی) به اسکندر برمیگردد. وقتی اسکندر قصد حمله به ایران را دارد، داریوش سوم از نیت او باخبر شده و برای او یک گوی و یک چوگان (ابزار بازی چوگان نیز با همین نام شناخته می گردد) می فرستد و به او پیشنهاد می دهد به جای جنگجویی و جهان گشایی، با او چوگان بازی کند. این جمله معروف اسکندر هم از این ماجرا می آید: گوی من زمین است و چوگان من شمشیر.

او پیرامون خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند اضافه نمود: اگر بنا بر این بگذاریم که این کهن ترین خبری است که به ما رسیده؛ یعنی چوگان حدود دو هزار و 350 سال قدمت دارد، عمری بیشتر از عمر بیشتر کشورهای جهان. شاید اگر پنج، شش کشور را کنار بگذاریم، قدمت چوگان از تاریخ تمدن بشر بیشتر باشد.

نظری با بیان اینکه چوگان یک فرهنگ است که آداب خودش را دارد که هم باید در زمین و هم بیرون زمین رعایت گردد، گفت: در طول این سالها این فرهنگ همیشه مورد توجه بوده است. در بسیاری از اشعار، نگاره ها و مینیاتورها چوگان به تصویر کشیده شده است. اگر به آداب الحرب و شجاعه یا قابوس نامه نگاه کنید، به بازی چوگان و آداب آن اشاره شده است. این موضوعات نشان می دهد که چوگان یک فرهنگ قوی، غنی و دارای پیشینه است و به علت ارزش های ذاتیش توانسته موضوع بسیاری از شاهکارهای ادبی و هنری شناخته گردد.

در شاهنامه بایسنقری، شاهنامه شاه طهماسب و نسخه دیوان حافظی که در موزه ملی نگه داشته می گردد، نگاره و تصاویر مینیاتوری از چوگان به تصویر کشیده شده است، برای مثال در دیوان حافظ در یکی از مجالس مینیاتوری بسیار زیبا این بیت را تصویرگری نموده اند، خسروان گوی فلک در خم چوگان تو باد.

این استاد دانشگاه پیرامون خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند اعلام کرد: اینها دست به دست هم داده اند تا از چوگان یک میراث فرهنگی تمام عیار بسازند. خوشبختانه ما ایرانی ها امروز میراث دار چنین فرهنگی هستیم و در 16 آذر 1396 چوگان به عنوان میراث فرهنگی بشری به همراه موسیقی و راویت گری در یونسکو ثبت شد. در واقع فقط چوگان یک بازی نیست و موسیقی از جمله مواردی است که لازمه آن است. اگر به مینیاتورها هر دوره ای نگاه کنید، در کنار تصویرگری صحنه چوگان حتما فردی نقاره یا سرنا می زند. هنوز هم در هند هنگام بازی چوگان سرنا و دمام می زنند.

نظری در ادامه به اهمیت چوگان به عنوان میراث فرهنگی پرداخت و گفت: امروز دیگر نمیتوان گفت چوگان تنها یک بازی است و برای ما ایرانیان یک میراث فرهنگی بشمار می رود و شرایط و مختصاتی که چوگان در ایران دارد، طبیعتا با آن چیزی که در کشورهای دیگر دارد، فرق دارد. در سایر کشورها نیز به چوگان به عنوان یک فرهنگ نگاه می نمایند. این بازی تا چندین سال پیش متعلق به طبقه خاصی بود، اما به اعتبار فرهنگی بودنش در زندگی همه مردم کاملا جاری است و نمونه آن تمثیلات، ادبیات و شعر که در خصوص چوگان است.

او اضافه نمود: در کتاب تاریخ چوگان زنده یاد دکتر آذرنوش نیز به این موضوع اشاره شده است و میتوان پی برد که نفوذ چوگان در لایه ها و بطن زندگی مردم چقدر بوده است، برای مثال یکی از نقش نگاره ها که روی بشقاب های قدیمی چاپ شد بود، مربوط به بازی چوگان بود. بنابراین چوگان یک عنصر و جز ناگسستنی زندگی مردم ایران است و نمیتوان آن را با کشورهای دیگر مقایسه کرد.

چوگان دماسنجی برای آنالیز تحولات نظامی ایران

عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو درباره اهمیت بازی چوگان در طول تاریخ و نقش آن در شرایط نظامی آن اعلام کرد: چوگان در واقع مشق رزم فرماندهان و امیران نظامی بوده و در ایامی که جنگ وجود نداشته، برای این که آمادگی خود را حفظ نمایند، چوگان بازی میکردند و اسبی که چوگان بازی مینموده در میدان نبرد میدانسته که از اسب حریف نباید بترسد و به قلب لشکر حمله کند و این را در بازی چوگان آموخته بود. بنابراین رواج و تداول چوگان در ایران نسبت مستقیمی با سپاهی گری داشته است.

در هر دوره ای که ایران نیروی نظامی قدرتمند داشته چوگان هم بوده است و هر دوره ای که ایران کشور قدرمتمندی نبوده چوگان هم دچار افت و حتی فراموشی شده است. بنابراین چوگان دماسنجی است برای آنالیز تحولات نظامی ایران، برای مثال در دوره ساسانی ها یا در دوران سلطان محمود که مدام در حال لشکرکشی بوده، این بازی خیلی رواج داشته است.

چالش های این میراث ناملموس بشری

مرداخانی به چالش های چوگان نیز به عنوان یک میراث ناملموس بشری اشاره نمود و گفت: در سالهای اخیر شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی وزارت ورزش و جوانان برای فعالان این حوزه محدودیت هایی ایجاد نموده است، برای مثال باشگاهی مانند فرح آباد در شرق تهران که زمین بازی چوگان بوده را پلمپ کرد و نام باشگاه را از چوگان و سوارکاری فرح آباد به باشگاه سوارکاری و چوگان فرح آباد تغییر داد. به نظر می رسد که نسبتِ بین سوارکاری و چوگان قابل قیاس نیست، منشأ این موضوع چیست؟ چرا این رخ داده است؟

نظری پاسخ داد: وقتی ما چوگان را به دبیرخانه میراث ناملموس یونسکو برای ثبت پیشنهاد کردیم، آن را به عنوان یک فرهنگ پیشنهاد کردیم و نه به عنوان یک ورزش. البته که چوگان یک بازی است و نه ورزش! این که نهاد، وزارتخانه یا سازمانی متصدی این بازی باشد، مسبب چنین تصمیماتی می شوند. در بیشتر کشورهای جهان متصدی ترویج، نگهداری و همه امور چوگان، انجمن ها هستند و خیلی کم پیش می آید که در جایی از جهان فدراسیون داشته باشد.

او ادامه داد: از ماهیت و علت اختلاف فدراسیون چوگان و شرکت توسعه و تجهیز اطلاعی ندارم و نمیدانم حق با کیست، اما آنچه مسلم است، این است که اینگونه اختلافات و دعاوی باعث کمرنگ و کم فروغ شدن چوگان می گردد و این موضوع یعنی به چالش کشیدن یک میراث فرهنگی ایرانی. ما در یک منطقه جغرافیایی زندگی می کنیم که رقبای زیادی داریم و به بهانه های مختلف این کشورها اقدام به رقابت می نمایند.

برای مثال در سال 2003، جمهوری آذربایجان یک شکلی از چوگان را با عنوان چوگان با اسب قره باغی در جمهوری آذربایجان ثبت کرد و اگرچه به نظر می رسد که مقاصد سیاسی داشتند و موضوع قره باغ مطرح بود، اما آن. چیزی که اسباب منازعه بین دو کشور شد، چوگان بود و ما بعد از آنها چوگان را ثبت کردیم.

نظری اضافه نمود: بنابراین ما باید خیلی محتاطانه و دقیق در خصوص چوگان قدم برداریم و تصمیم بگیریم و اقدامی نکنیم که این میراث به خطر بیفتد. در واقع نباید مصالح بلندمدت ملی (بازی چوگان) را فدای منافع کوتاه مدت (اندازه اجاره فلان زمین) کنیم. از طرفی باید به این موضوع پرداخت که نباید در برابر تعهداتی که نسبت به پاسداری از این میراث ناملموس داریم، کوتاهی کنیم.

ایران 700 باشگاه سوارکاری دارد 5 زمین چوگان!

او اظهار کرد: سوارکاری یکی از برترین ورزش هاست و در آن تردید نیست، هچنین سوارکاری لازمه چوگان است، اما در حالی که در ایران بیش از 700 باشگاه سوارکاری و پرورش اسب وجود دارد، فقط حدود پنج زمین استاندارد برای چوگان داریم که دو تا از آنها، فرح آباد و نوروزآباد زمین های تاریخی هستند و به عنوان اثر غیرمنقول در لیست آثار ملی ثبت شده اند. اینکه با این تعداد محدود زمین به دلایل مختلف از جمله اجاره بها چوگان را به خطر بیندازیم، خیلی کار عاقلانه ای نیست.

بعلاوه در پرونده ثبتی چوگان که به یونسکو داده ایم به زمین فرح آباد و نوروزآباد به عنوان زمین بازی چوگان اشاره شده است و جز تعهدان ایران است که این دو، زمین چوگان باقی بمانند. این دو زمین که موضوع دعوای شرکت توسعه و تجهیز با فدراسیون چوگان است، ضمن اینکه علاوه بر ثبت در لیست آثار ملی، معین حریم دارند و در ضوابط حریم و حفاظتی گفته شده است که نه تغییر کاربری داده شوند و هر گونه اقدامی که منجر به تغییر ماهیت آنها گردد جرم و تخطی از ضوابط است.

عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو اداره بازی چوگان و پاسداری آن را به وسیله انجمن های مردمی، راه کاری برای نجات آن از چنین چالش هایی دانست و گفت: میراث فرهنگی را مردم پاسداری و به نسل بعدی منتقل می نمایند، حالت مطلوب این است که مدیریت و تصدی چوگان با انجمن های مردمی و غیردولتی باشد. وزات میراث فرهنگی که چوگان را به ثبت جهانی رسانده، نباید نسبت به سرنوشت چوگان بی تفاوت باشد و باید نسبت به تعهداتی که هنگام ثبتِ چوگان مسئول باشد و اگر موضوع را به نهاد دولتی ورزشی واگذار کند، ممکن است آن نگاه فرهنگی به موضوع را نداشته باشند و آسیب ها و بحث هایی بروز کند که به آن اشاره شد.

نظری در پاسخ به این سوال که فعالان و چوگان بازان باید در چنین شرایطی چگونه عمل نمایند؟ تاکید نمود: هسته مرکزی فرهنگ چوگان، چوگان بازها هستند و در این تردیدی نیست، اما از نظر من چوگان بازها هم باید به این نکته دقیق توجه نمایند که چوگان یک میراث فرهنگی است و فقط یک بازی نیست. محدود کردن چوگان به یک بازی باعث می گردد با ورزش های دیگر فرقی نکند؛ یعنی بخش ورزشی آن را تماشا و ناتماشا پیشنیه فرهنگی و هنرهای وابسته به آن.

اگر چوگان بازها متوجه این موضوع شوند که قاعدتا باید این اتفاق بیفتد، آن وقت منش و رویکردشان فرق می نماید. در واقع چوگان باز باید بداند میراث دار یک میراث باارزش و کهن است و از نظر من چوگان باز باید آدم فرهیخته ای باشد. عیار اینکه چه چوگان بازی پیروز است، علاوه بر مهارت های فنی در بازی همین فرهیختگی اوست.

او ادامه داد: زنده یاد دکتر آذرتاش آذرنوش چوگان باز بود و از طرفی ادیب و محقق تراز اول و برجسته ای در حوزه ادبیات بود، ایشان عیاری بودند برای این که چوگان باز چه طور باید باشد و چه نرخی از فرهیختگی و مهرات فنی در زمین داشته باشد، چون از هر دو سو بهره مند بود و با این تفاسیر کتابی درباره چوگان می نویسد که جز منحصر بفردترین منابع از چوگان است. بعلاوه آقای ایلخانی زاده سالها رئیس فدراسیون چوگان بودند به علت اینکه به ظرایف و پیشینه چوگان واقف بوده و از هر کوششی دریغ نمینموده اند و بعلاوه به عنوان گنجینه زنده بشری از طرف میراث فرهنگی معرفی شدند.

میدان نقش جهان فرصتی برای گردشگران علاقمند به چوگان

عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو در پاسخ به این سوال که چوگان چه فرصت هایی برای فرهنگ ایران به مثابه یک جاذبه و میراث ناملموس برای حوزه گردشگری ایجاد کند؟ اظهار کرد: طبیعتا چوگان یکی از بازی های بسیار مورد توجه کشورهای پیشرفته است و در بیشتر این کشورها این بازی رایج و خیلی مورد توجه است و صرف نظر از این که هنرمندان و افراد خاص این بازی را انجام می دهند، مقامات دولتی، رئیس جمهور و روسای مجلس ها نیز به چوگان علاقمندند و چوگان بازی می نمایند.

بازی چوگان خصوصا در ایران این فرصت را دارد که برای گرشگری فرصت ها و جذابیت های منحصر بفردی ایجاد کند، برای مثال وجود میدان نقش جهان در ایران که قدیمی ترین زمین دایر چوگان در ایران بوده است، یکی از این فرصت هاست؛ چراکه واقعا آرزوی هر چوگان باز تراز اولی است که در این زمین بازی کند، در جایی که پاشاهان صفوی در آن چوگان بازی میکردند.

او با بیان اینکه چوگان همچنان در خیال هنرمندان و صناعت کاران اصفهانی زنده است، اضافه نمود: تقریبا تا قبل از دهه اول و دوم قرن گذشته، در میدان نقش جهان چوگان بازی میشد که ویدئوهایی از آن موجود است، اما بعد از آن دیگر در این میدان این بازی را انجام نشد و معماری محیطی آنجا و فضاسازی کف میدان تغییر کرد.

در این شرایط دیگر امکان چوگان بازی کردن آنجا فراهم نبود. تا سال 1393، در گوشه ای از میدان نقش جهان به صورت نمادین چوگان بازی شد که رویدادی تاریخی بود، اما در سالهایی که در این میدان چوگان بازی نمیشد، یکی از دست مایه ها و موضوعات مورد علاقه هنرمندان اصفهانی، تصویرگری چوگان بود و حجره های پیرامون میدان که کالاهای صنایع دستی می فروختند، تصاویر از بازی چوگان بود؛ یعنی میدان نقش جهان را به آن صورتی که در قبل بوده تصویر میکردند و نه وضع موجود آن.

چوگان از برابری حقوق زن و مرد در تاریخ پیش اسلام میگوید

نظری بعلاوه گفت: چوگان نشان می دهد زن و مرد در ایران پیش از اسلام با هم برابر بودند. در میدان چوگان هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود نداشت و در دوتیم چهار نفره با هر ترکیبی زن و مرد می توانستند با یکدیگر بازی نمایند. این موضوع می تواند دست مایه این قرار گیرد در گذشته ای که خیلی از کشورها وجود نداشتند زن و مرد در ایران حقوق برابر داشتند. بنابراین چوگان علاوه بر فرصت های گردشگری، از لحاظ فرهنگی، آموزش و تربیتی فوق العاده جایگاه ویژه ای دارد و می تواند عنصر مؤثری باشد.

عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو سپس تاکید نمود: بی تردید هر چقدر برای حوزه چوگان سرمایه گذاری گردد، یک سرمایه گذاری دو سر سود است و هیچ ضرری در آن قابل تصور نیست و از هر سو که به آن نگاه کنیم، خیر و برکت است. ما باید به این سمت قدم برداریم اما پیش از آن باید مراقب باشیم رفتاری از ما سر نزند که چوگان را به مخاطره بیندازد و نباید بخاطر اختلافات ناچیز موجودیت فرهنگی و جایگاه چوگان در یونسکو به خطر بیفتد.

منبع: همگردی
انتشار: 25 شهریور 1401 بروزرسانی: 25 شهریور 1401 گردآورنده: pariblog.ir شناسه مطلب: 1129

به "خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خطراتی که جایگاه جهانی چوگان را تهدید می نمایند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید